داستان واقعي حتما بخون

˙·٠•●♥مثل هيچكس ♥●•٠·˙

وبلاگي براي ....♥..

پسره به دختری که تازه باهاش دوست شده بود میگه
پسره: اروز وقت داري بياي خونمون؟؟
دختره : مامانم نمیذاره با چه بهونه ای بیام؟
پسره : بگو میخوام برم استخر...
دختره اومد خونه دوست پسرش
...پسره : تو که اومدی استخر مثلا باید موهات خیس باشن،برو تو حموم موهاتو خیس کن
وقتی دختره میره حموم،پسره به دوستاش زنگ میزنه...
پسره و دوستاش یکی یکي .......
این آخری که رفت حموم ، نه یک ساعت نه دو ساعت ، موند تو حموم .......
دیدن این دیر کرد ، رفتن حمومو یهو دیدن دختره و پسره رگ دستشونو باهم زدند و گوشه حموم افتادن و روی دیوار حموم نوشته : :
      نامردا خواهرم بود...
نکنید از این کارا دوست دختر شما خواهر یک بنده خداییه
شایدم اصلا برادر نداره تکه این اصلا مهم نیست

شاید دختره خره احمقه نمیفهمه چه آینده ای در انتظارشه ولی شما نکنید



نظرات شما عزیزان:

lonely angel
ساعت16:52---3 ارديبهشت 1392
سلام عزیزم
مرسی که اومدی
وبلاگ فوق العاده ای داری
با افتخار لینک شدی منم با عنوان وبم لینک کن مرسی عزیزم


رضا
ساعت11:02---24 فروردين 1392
تف سگ تو روح نامردی ک با عواطف یه دختر بازی میکنه...

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






:
<-TagName->
+ تاريخ شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, 23:11 pari |